امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

دنیای این روزای من

15 آبان تا 15 آذر - ایستادن!

  این ماه کمی به مامان سخت گذشت. بابا یک عمل جراحی داشت و مامان برای اولین بار این حس غریب رو تجربه میکرد که باید پشت در اتاق عمل منتظر مرد زندگیش و پدر فرزندش باشه. اونجا پشت در اتاق عمل بود که فهمیدم واقعن بابا الان دو تا نقش داره و دیگه فقط برای من و آرزوهای من نیست پسرم. روی صندلی های آبی بیمارستان رضوی گاهی چشم هام ناخودآگاه تر میشد و گاهی بی دلیل میخندیدم امیرعلی مامان! بیا از خدا بخواهیم که همیشه ما رو و این مثلث رو برای هم نگه داره. نه ! مثلث کافی نیست. بزار دست هامون رو باز تر بگیریم و یک دایره تشکیل بدیم : ما سه تا + بابا بزرگهات و عزیزت + مامان مامانت ، همه وجودم که الهی همیشه سلامت باشه + خاله ها و دایی ها و زن دایی+ عمه و...
16 آذر 1391
1